دنیای فناوریهای سازمانی در حال تجربه یک تغییر زمینلرزهای است. با تشکر از پیشرفتهای هوش مصنوعی، کسبوکارها اکنون بیشتر از هر زمان دیگری میتوانند بین تأمینکنندگان جابجا شوند و ادغامهای فناوری جدید را پیادهسازی کنند. آنچه زمانی فرآیندی پر از پیچیدگی، تأخیر و سیاستهای داخلی بود، به سرعت در حال تبدیل شدن به یک عملیات ساده و مبتنی بر هوش مصنوعی است.
AI رقابت تأمینکنندگان را بازتعریف میکند بهطور سنتی، جابجایی تأمینکنندگان یا ارائهدهندگان فناوری یک کار دشوار بود. این فرآیند شامل ماهها برنامهریزی، ریسکهای قابل توجه زمان خاموشی و کار طاقتفرسای قانع کردن تمام ذینفعان برای همراستا شدن با تغییر بود. اما هوش مصنوعی اوضاع را تغییر داده است. با توانایی خود در نوشتن، آزمایش و پیادهسازی سریع کد، هوش مصنوعی بسیاری از موانعی را که بهطور تاریخی انتقال تأمینکنندگان را کند کرده بود، از بین میبرد.
اکنون، کسبوکارها میتوانند تأمینکنندگان را صرفاً بر اساس عملکرد و ارزش ارزیابی کنند. بهترین ارائهدهنده خدمات برنده میشود و سازمانهای چند میلیون دلاری میتوانند بدون ترس از انتقالهای طولانی به راهحلهای برتر تغییر مسیر دهند. این دموکراتیزه شدن انتخاب تأمینکننده، میدان رقابت را هموار میکند و ارائهدهندگان را وادار به نوآوری مداوم برای حفظ مزیت رقابتی خود میکند.
ادغام نقطه به نقطه دوباره به صحنه میآید ظهور راهحلهای میدلویر مانند اتوبوسهای خدمات سازمانی (ESB) ناشی از نیاز به سادهسازی و متمرکز کردن ادغامهای پیچیده بود. با این حال، میدلویر اغلب چالشهای خود را به همراه دارد، مانند هزینههای اضافی، تأخیر و بار نگهداری. با وجود هوش مصنوعی در راس، ادغامهای نقطه به نقطه به شدت در حال بازگشت هستند.
هوش مصنوعی میتواند به سرعت ادغامها را بین سیستمها توسعه، آزمایش و پیادهسازی کند و نیاز به لایههای میدلویر را از بین ببرد. این رویکرد نقاط بالقوه شکست را کاهش میدهد، تبادل دادهها را تسریع میکند و به طور قابل توجهی ریسک شکستن ادغامهای موجود را کاهش میدهد. شرکتها میتوانند از مزایای ارتباط مستقیم بین برنامههای خود بدون معایب سنتی بهرهمند شوند.
اجرای بدون سیاست یکی از مزایای کمتر شناختهشده ادغام مبتنی بر هوش مصنوعی، توانایی آن در دور زدن سیاستهای داخلی و چالشهای تیمی است. پیادهسازی فناوری جدید یا جابجایی تأمینکنندگان اغلب به دلیل منافع متضاد، اولویتهای ناهماهنگ یا مقاومت در برابر تغییر درون تیمها متوقف میشود. اما هوش مصنوعی بدون تعصب یا دستور کار عمل میکند. این فناوری وظایف را بر اساس اهداف و پارامترهای از پیش تعیینشده اجرا میکند و اطمینان حاصل میکند که تمرکز بر روی ارائه بهترین نتایج برای کسبوکار باقی بماند.
این بیطرفی محیط تصمیمگیری عینیتری را پرورش میدهد، جایی که دادهها و معیارهای عملکرد بر نظرات ذهنی اولویت دارند. تیمها میتوانند به راحتی حول خروجیهای هوش مصنوعی همراستا شوند و اصطکاک را کاهش دهند و پذیرش سریعتری از فناوریهای جدید را ممکن سازند.
آیندهای از چابکی و نوآوری پیامدهای نقش هوش مصنوعی در جابجایی تأمینکنندگان و ادغام فناوری عمیق است. کسبوکارها دیگر به سیستمهای قدیمی یا قراردادهای بلندمدت تأمینکنندگان به دلیل ترس از اختلال وابسته نخواهند بود. در عوض، آنها میتوانند رویکردی چابکتر اتخاذ کنند و به طور مداوم بهترین راهحلهای موجود در بازار را ارزیابی و ادغام کنند.
این چابکی تازه نه تنها صرفهجویی در هزینه را به همراه دارد بلکه نوآوری را نیز پرورش میدهد. تأمینکنندگان باید به طور مداوم پیشنهادات خود را بهبود بخشند تا رقابتی باقی بمانند و کسبوکارها از دسترسی به فناوریهای پیشرفته با حداقل اصطکاک بهرهمند خواهند شد.
پذیرش نرمال جدید عصر ادغامهای مبتنی بر هوش مصنوعی تنها یک تحول فناوری نیست—این یک تغییر فرهنگی است. شرکتها باید این نرمال جدید را با:
سرمایهگذاری در ابزارها و پلتفرمهای هوش مصنوعی: تیمها را با ابزارهای ادغام مبتنی بر هوش مصنوعی تجهیز کنید تا پتانسیل کامل جابجایی بدون درز تأمینکنندگان را آزاد کنید.
بازنگری در استراتژیهای میدلویر: ارزیابی کنید که کجا میدلویر واقعاً ضروری است و در نظر بگیرید که آن را با ادغامهای نقطه به نقطه مبتنی بر هوش مصنوعی جایگزین کنید.
پرورش فرهنگ تصمیمگیری مبتنی بر داده: از بیطرفی هوش مصنوعی برای هدایت تصمیمات بر اساس معیارهای عملکرد به جای سیاستهای داخلی استفاده کنید.
با ادامه پیشرفت هوش مصنوعی، امکانات برای عملیات ساده و افزایش چابکی کسبوکار تنها افزایش خواهد یافت. روزهای قفل شدن تأمینکننده و ادغامهای دشوار به شماره افتاده است و راه را برای آیندهای هموار میکند که در آن کسبوکارها میتوانند بر نوآوری، کارایی و ارائه ارزش به مشتریان خود تمرکز کنند.